آرشيو براى موضوع ‘به و برای’
۲۰۰
برای عمو کربلایی عباس که اسم کوتاه شدهی کلعباسش سالها سوال کودکیام بود:
در آرزوی بِینیام که دیگر در بین ما نیست.
۱۷۱
برای س – س
از روزی که رفتی محکم ایستادهام؛ بالای سنگ مزار امید.
۱۳۵
برای س – س:
در امتداد مرز مشترکمان تا ناشناختهها تو را چشم در راهم.
۱۱۴
برود به: الف – خ؛ که پارسال این موقعها برای اولین بار دیدمش:
آنقدر زمان خواست که وجودم را در زندگیاش بپذیرد تا کاملا فراموش شدم.
۱۰۰
برای عمو حاج حسین، موجود خندان و نازنینی که سیزده هزار کیلومتر آنورتر هم نیست دیگر:
چیزی که غم این دنیا را سنگینتر میسازد، انباشت پسماندهای افسوس جای خالی آدمهاست.
۹۴
به یاد ن – الف که دیریست دیگر اینجا نیست
به یاد آدمهایی که در زیر آوار تنهایی زلزلهی زندگی جان دادهاند، سکوت میکنم.
۶۰
برای ح – م
مرگ در دورترین نقطهی زندگی از رگ گردن به آدمی نزدیکتر است.
۱۹
برای ن – ض – ط
+ این زندگی قسمتای بدش کی تموم میشه به قسمتای خوبش برسه؟
– قسمتای خوبش دوران بچگی بود که تموم شدن!
۱۳
به الف – خ
حاصل تقسیم احساساتم بر احساساتش تعریف نشده است.
۱
تقدیم به آرش آزادی
غم آخر، معنا ندارد.